- فتح کردن
- گشادن، گشودن، پیروز شدن بر دشمن، تسخیر کردن
معنی فتح کردن - جستجوی لغت در جدول جو
- فتح کردن
- وانیدن پیروز گشتن گشادن گشودن تسخیر کردن
- فتح کردن
- Conquer
- فتح کردن
- conquistar
- فتح کردن
- завоевывать
- فتح کردن
- erobern
- فتح کردن
- podbić
- فتح کردن
- завойовувати
- فتح کردن
- conquistar
- فتح کردن
- conquérir
- فتح کردن
- conquistare
- فتح کردن
- veroveren
- فتح کردن
- विजय प्राप्त करना
- فتح کردن
- menaklukkan
- فتح کردن
- fethetmek
- فتح کردن
- kushinda
- فتح کردن
- জয় করা
- فتح کردن
- فتح کرنا
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
اندیشیدن
انگاشتن، پنداشتن
اتو زدن اتو کشیدن
افروختن آتش
زوج قرار دادن، چیزی را با چیزی دیگر برابر کردن، جفتگیری کردن بارور کردن چارپایان ماده را بوسیله چارپایان نر لقاح
نی گفتن نپذیرفتن رد کردن (شهادت)، یا جرح کردن شاهد. رد کردن گواهی شاهد
خم کردن خماندن
در را با زنجیر بستن، وصل کردن چیزی بچیزی
به پایان رساندن سپری کردن، مهر کردن، نپی خواندن تا به پایان به آخر رسانیدن انجام دادن تمام کردن، مهر کردن، قرآن را از اول تا آخر خواندن
کاوش کردن جستجو کردن بررسی کردن
تعدی کردن جفا کردن